اسم انگلیسی: The Pursuit of Happyness
اسم فارسی: به سوی خوشبختی
تولید: 2006
موضوغ: درام، زندگی نامه
امتیاز: 10/8
محصول کشور: آمریکا
زمان: 112 دقیقه
حجم: 870 مگابایت
بازیگران: Will Smith, Thandie Newton, Jaden Smith
کارگردان: Gabriele Muccino
فیلم در جستجوی خوشبختی بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. داستان زندگی آقای کریس گاردنر (Chris Gardner) میلیاردر آمریکایی است که ویل اسمیت نقش او را در فیلم بازی می کند و پسر واقعی خود ویل اسمیت هم نقش پسرش را در فیلم بازی می کند!
اوایل دهه 1980 «کریس گاردنر» به سرش می زند تا کاری را در بورس نیویورک امتحان کند که در آن جا فقط یک نفر در بین بیست نفر می تواند روی داشتن شغلی تمام وقت با دستمزدی خوب حساب کند.
ولی به محض اینکه به نیویورک می رود، متوجه می شود که به این راحتی ها هم نیست. چون مشکلات زیادی سر راهش قرار می گیرد که مانع رسیدن او به هدفش می شود.
حتی وقتی همسرش به خاطر این انتخاب او را ترک می کند و اوضاع بدتر و بدتر می شود، کریس به اتفاق پسرش دو دستی به رؤیایش می چسبد اما نمی داند در این شهر بزرگ چه کند.
در این فیلم یک پدر با تمام سختیها و مشکلاتی که در زندگی خودش دارد، در پی رسیدن به خوشبختی است و همین موضوع باعث میشود که ما به هیچ عنوان تسلیم مشکلات خود نشویم و با تمام وجود به تلاش و کوشش ادامه دهیم.
بازی فوقالعاده «ویل اسمیت» در این فیلم او را به یک بازیگر جاودانه تبدیل کرد. در این فیلم یاد میگیریم که نباید در کسب و کار خود کمالگرا باشیم بلکه باید سعی کنیم هر چه زودتر شروع کنیم تا مشکلات خودمان را در حین مسیر شناسایی و برطرف کنیم.
احتمالا فیلم در جستجوی خوشبختی The Pursuit of Happyness 2006 تنها فیلمی که شما در ژانر موفقیت یا سبکهای مشابه نگاه کردهاید، نیست؛ اما این اثر از چند لحاظ در نوع خود منحصر به فرد محسوب میشود.
مهمترین وجه تمایز در جستجوی خوشبختی با سایر فیلمهای مشابه نوع روایت داستان است. دیدن بخش کوچکی از سختیها و مشقتهای افراد در راه رسیدن به موفقیت، در این گونه فیلم ها برای ما تبدیل به عادت شده است.
اما ویژگی جالب در جستجوی خوشبختی این است که شخصیت اصلی فیلم، از همان ابتدا تا انتها در حال دویدن، تلاشکردن و شکست خوردن است.
در نهایت هم کارگردان برای نشان دادن نتیجه این تلاش ها و دوندگی ها، به نوشتن چند خط از شرایط کنونی زندگی کریس گاردنر در انتهای فیلم بسنده میکند. به نظر می رسد که این نوع روایت، بسیار نزدیک تر از روش های دیگر به زندگی واقعی افراد است.
مسئله ی دیگری که بر ارزش فیلم در جستجوی خوشبختی The Pursuit of Happyness 2006 اضافه کرده است، برانگیختن حس همزادپنداری در مخاطب است. کارگردانی قوی و بازی بی نظیر ویل اسمیت باعث میشود که ما در جای جای فیلم، غم و ناامیدی را عمیقاً تجربه کنیم.
حتی شاید در سکانسی که کریس مجبور میشود شب را به همراه پسرش در دستشویی مترو بخوابد، ما هم پا به پای شخصیت اصلی فیلم اشک ریخته باشیم.
پس با توجه به مطالب ذکر شده، نمیتوانیم فیلم در جستجوی خوشبختی The Pursuit of Happyness 2006 را یک فیلم معمولی بدانیم.
بیشتر بخوانید:
زمانهایی را که کریس شکست میخورد را به یاد آورید. وقتی نتوانست دستگاه را بفروشد، وقتی همسرش از او جدا شد، وقتی صاحبخانه جوابش کرد، وقتی مجبور شد با آن سر و وضع به مصاحبهی کاری برود، وقتی جا برای خوابیدن به همراه پسرش نداشت.
در همهی این موقعیتها کریس میتوانست تسلیم شود. اما او کار ارزشمندتر و صد البته سختتر را انجام داد. این جاست که بهتر به حرف فردریش نیچه (یکی از شخصیتهای اصلی اگزیستانسیالیسم در تاریخ فلسفه) پی میبریم که گفت: آنچه مرا نکشد، نیرومندترم میسازد.
بنابراین کریس گاردنر یک شخصیت معمولی ندارد و برای موفقشدن هم شخصیت معمولی داشتن کافی نیست. نکتهی دیگری که در فیلم در جستجوی خوشبختی The Pursuit of Happyness 2006 قابل بررسی است، برخورد لیندا (همسر کریس) با او است.
لیندا به جای این که در این شرایط سخت، در کنار همسرش قرار گیرد و به او آرامش و اطمینانخاطر بدهد، دائم در حال جدل است. تحقیر میکند، زخم زبان میزند، سرزنش میکند و در نهایت هم از او جدا میشود.
شاید اگر صبر بیشتری پیشه میکرد و رفتار بهتری از خود بروز میداد، این حجم از سختی بر کریس تحمیل نمیشد. اما با این حال باز هم کریس همسرش را ملامت نکرد و فقط بر هدف خودش تمرکز کرد.
برای مطالعه ادامه مطالب و دانلود یا تماشای آنلاین این فیلم روی لینک زیر کلیک کنید:
شما این توانایی را دارید که شرایط اقتصادی خود را خلق کنید و مطلقاً جای هیچ سوالی هم ندارد.
مهم نیست در دنیای بیرون چه اتفاقی دارد می افتد، مهم این است که در دنیای درون تان چه می گذرد.
ببینید نکته اینجاست که ما از حکومت حرف نمی زنیم، ما از اشخاص حکومتی حرف نمی زنیم، ما از قدرت سزار حرف نمی زنیم، بلکه ما از یک قانون جهانی حرف می زنیم.
قانون اولیه، «ارتعاش» است و البته شما قرار است فقط چیزی را جذب کنید که با ارتعاش شما در هماهنگی کامل قرار دارد.
هر فرکانسی که از خودتان ارسال می کنید، تعیین می کند که چه چیزی را قرار است جذب کنید.
پس شما می توانید شرایط اقتصادی خودتان را بسازید و بیایید اینطور بگوییم که اقتصاد، لزوماً دلارها و سِنت های ما نیستند. اقتصاد را در اینجا به عنوان کلمه ای برای بیان سبک زندگی مان در نظر می گیریم.
اینکه چطور می خواهیم زندگی کنیم، ما می توانیم سبک زندگی ای که می خواهیم را خلق کنیم. همه ی ما یکسان هستیم.
تنها تفاوت مان در فرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال می کنیم.
به مقدار پولی که بدست می آورید، ارتباطی ندارد یا به اینکه چه کسانی را می شناسید، بلکه فقط به فرکانس هایی که ارسال می کنید، ارتباط دارد. باید این موضوع را به طور واضح درک کنید.
بعضی ها می گویند بله اما اینکه ارتباطاتی داشته باشی مهم است!، میگویم حتی اگر هیچکسی را نشناسید، مهم نیست. در هر حال اتفاق می افتد.
وقتی که در فرکانس درستی قرار بگیرید، شروع به جذبش می کنید و نمی توانید جلوی ورودش را بگیرید.
برای مطالعه ادامه و دانلود ویدیو روی لینک زیر کلیک کنید:
با دقت به من گوش کن. مجرد بودن به معنای تنها بودن نیست و در رابطه بودن به معنی خوشحال بودن نیست.
می دانم که وقتی به بعضی ها می گویی که مجرد هستی، طوری به تو نگاه می کنند که انگار چیز بدی هستی.
آنها باید درک کنند که مجرد بودن خیلی بیشتر از یک حالت دارد:
✔ بعضی اوقات مجرد بودن به این معنی است که من به کمتر از لیاقتم راضی نمی شوم.
✔ بعضی اوقات مجرد بودن به این معنی است که من دارم روی خودم کار می کنم.
✔ بعضی اوقات به این معناست که حالا استرس رفته و زندگی آسان تر شده است.
به دوستان، خانواده و هیچکس دیگر اجازه نده که تو را به اجبار وارد رابطه ای کنند و خصوصاً به «تنهایی» اجازه نده تو را به اجبار وارد رابطه ای کند. چیزی را از دست نمی دهی، این یک واقعیت است.
بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی دوران اثبات و امتحان – جول اوستین
می بینم که آن زوج ها را در اینستاگرام فالو می کنی. دقت کردی آنهایی که واقعیت های هایلایت شده ی زندگی شان را نشان می دهند، هیچوقت پشت صحنه ی زندگی شان را به تو نشان نمی دهند؟
اینطور به نظر می رسد که آنها همیشه خوشحالند اما همیشه چیزها آنطور که به نظر می رسند، نیستند.
من نمی گویم داشتن روابط بد هست، خیلی هم می توانند قشنگ باشند، دارم می گویم اجازه نده کسی تو را تحت فشار قرار دهد، به خودت زمان بده.
چون بدترین چیز در زندگی، تنها بودن نیست، بلکه این است که با کسی باشی که به تو احساس تنها بودن بدهد.
برای دانلود ویدیو و یا مطالعه ادامه متن، روی لینک زیر کلیک کنید:
✔ رفیق، بازی دیروز رو دیدی؟
✔ نه اون بازی رو ندیدم، اما تو اون دختر رو دیدی؟!
✔ وای آره امیدوارم شانس بیاری.
✔ من به شانس نیازی ندارم. کافیه توی صحبت هام به ماشین پورشم اشاره کنم و بعد اون دیوانه وار عاشقم میشه. تماشا کن!
✔ سلام خانم زیبا…
✔ سلام…
✔ با یه نوشیدنی چطوری؟
✔ ممنونم، یه دونه نوشیدنی دارم!
✔ پس من نوشیدنی بعدی رو برات می گیرم.
✔ نه واقعا…
✔ من می تونم هر چیزی که بخوای برات بگیرم، پولش اصلاً برام مهم نیست!
✔ همین برام کافیه، ممنونم.
✔ بسیارخب، بعد از اینکه نوشیدنیت رو تمام کردی، تو رو به بار مورد علاقم توی همین خیابون با پورشم می برم!
✔ پورشه، ها؟
✔ آره…
✔ من واقعاً نمی تونم، چون باید با دوست پسرم برگردم!
✔ شیفت من تمام شده، می خوای از اینجا بریم؟
✔ آره بریم
✔ وایسا وایسا، تو با این پسره هستی؟
✔ آره
✔ اون به سختی می تونه نوشیدنی ای که برات درست کرده رو بخره!
✔ تو واقعاً فکر می کنی که من فقط به خاطر ثروت کسی باهاش دوست می شم؟
✔ آره!
✔ موفق باشی این طرز فکرت! می دونی، اون به عنوان یه شخص کیه؟ خیلی ارزشمندتر از حساب بانکی توعه!
بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی دوران اثبات و امتحان – جول اوستین
تمرکزت روی ارزشی که ارائه می کنی، باشد، نه روی چیزی که با پولت می توانی بخری.
همه جذب مادیات نمی شوند. بعضی افراد جذب پتانسیل های شما می شوند. آنها جذب شخصیت شما می شوند، آنها جذب اشتیاق شما می شوند.
ثروت نمی تواند برای شما عشق، خوشحالی یا یک شخص را بخرد. هرگز نمی تواند جای رفتار یا شخصیت شما را بگیرد.
اگر تو کسی را با پولت جذب می کنی، به نظرت چه جور آدمی رو جذب کردی؟
اگر کسی را به خاطر ماشینت جذب می کنی، به نظرت چه جور آدمی رو جذب کردی؟
هر چقدر بیشتر روی خودتان سرمایه گذاری کنید، جذاب تر خواهید بود.
اگر ارزش درونی تان وابسته به ارزش دارایی تان هست، هرگز احساس ارزشمند بودن نخواهید داشت اما اگر ارزش درونی تان بر پایه وجدان کاری باشد، احساس ارزشمندی خواهید داشت.
پس تلاش نکن دیگران را با داشته هایت جذب کنی، آنها جذب شخصیت تو خواهند شد.
تلاش نکن دیگران را با چیزهایی که صاحبشان هستی،جذب کنی، چون آنوقت همان چیزها صاحب شما هستند.
خیلی از ما فکر می کنیم که دیگران ما را به خاطر استایل یا شغل مان دوست دارند اما بعد از درون احساس پوچی می کنیم، چون این احساس را نداریم که مردم ما را به خاطر خودمان دوست دارند.
برای دانلود ویدیو روی لینک زیر کلیک کنید: