نگرش نیک

کسب مهارت های زندگی | جول اوستین

نگرش نیک

کسب مهارت های زندگی | جول اوستین

کلیپ انگیزشی تفاوت رهبر و رئیس – پرنس ای – اِی – Prince Ea

تفاوت رهبر و رئیس چیست؟

یک رئیس می گوید «من» و یک رهبر می گوید «ما»

  1. رئیس چشمش را غرور پُر کرده است اما رهبر می تواند واقعاً ببیند
  2. یک رهبر همیشه سوال می پرسد اما رئیس دستور می دهد
  3. رئیس دیگران را مقصر می داند اما رهبر دست یاری دراز می کند
  4. رئیس می گوید «برو»، رهبر می گوید «برویم»
  5. رهبر ایده های مختلف را در نظر می گیرد، رئیس می گوید لازم نکرده
  6. رئیس تو را پایین می آورد، رهبر تو را بالا می کشد
  7. چون رهبر، عشق می دهد اما رئیس از مردم استفاده می کند، از آنها سوءاستفاده می کند.
  8. رهبر افرادش را بهتر می سازد، خوبی ها و استعدادهای درونشان را می بیند و آنها را بهبود می بخشد
  9. رهبر استاد هنر انگیزه دادن است، رئیس استاد هنر سوءاستفاده کردن است.
  10. رئیس داد و بیدار می کند، انگار وسط یک برنامه تلویزیونی هست، رهبر با یک سرایدار مثل یک مدیرعامل رفتار می کند. آنها مهربان هستند و می دانند که اولویت با جامعه است.

قربان، کارآفرینان مسئولیت بزرگی دارند. من باور دارم که ما تنها کسانی هستیم که می توانیم واقعاً دنیا را نجات دهیم.

✔ ما؟!

✔ نه سیاستمدارها، نه دولت، ما از راه های مذهبی انجامش نمی دهیم بلکه به شکل منحصر به فردی با فراهم کردن بهترین نیازهای مشتری هایمان انجام می دهیم.

✔ مشتری های ما؟!

 

تفاوت لیدر و مدیر چیست

 

✔ اما ممکن است شما فکر کنید خدمت خوب ارائه دادن باعث پیشرفت تو نمی شود. شاید فکر کنید اگر شروع به خدمت کنید سهام مان افت می کند.

✔ سهام ما؟!

✔ «هنری فورد» بزرگ وحشت خواهد کرد، چون گفته است:

«کسب و کاری که به خدمت کردن اختصاص داده شده است، یک نگرانی بابت سودشان دارند. به طرز بی شرمانه ای بزرگ هستند.»

قربان این دستور از مقامات بالاست، منطقی است؟ ما اینجا هستیم که برای یک رؤیا کار کنیم، نه برای یک چک پول. ما اینجا هستیم که فوق العاده باشیم، مؤثر باشیم، نه اینکه فقط معامله کنیم، بلکه تحول آفرین باشیم.

قربان من خالصانه امید دارم که شما مسیرتان را عوض کنید و از موانع تان عبور کنید. شما اینجا مطالب زیادی در مورد رهبری یاد می دهید و اغلب، کارهایی هستند که نباید انجام شود.

✔ وایسا، وایسا، وایسا، چطور انقدر راجع به کسب و کار می دانی و گفتی سهام «ما»؟! این آقا کیست؟

✔ خب واقعیت این است که من دروغ گفتم، من کارمند شما نیستم قربان.

✔ پس چه کسی هستید؟

✔ شما برای من کار می کنید، من مؤسس این شرکت هستم و تو باید یک یا دو مورد را راجع به رسالت شرکت مان یاد بگیری. فردا صبح، قبل از هر چیزی دوست دارم شما را در اتاقم ببینم.


برای دانلود ویدیو روی لینک زیر همین الان کلیک کنید:

https://negareshenik.ir/the-difference-between-a-leader-and-a-boss/

کلیپ انگیزشی تصمیم بگیر، اقدام کن – تونی رابینز

چه نیرویی بیشترین تأثیر را روی ما دارد؟ این آزادی را داری که آن را انتخاب کنی.

چیزی که تمام زندگی ما را تغییر می دهد، اعمال ماست. چرا ما اقدام نمی کنیم؟ به خاطر ترس!

چکار کنیم تا خودمان را وادار به انجام آن کار کنیم؟ باید مطمئن شویم که با گرفتن تصمیم، خودمان را به انجام آن کار وادار می کنیم.

نقطه ای که در آن اتفاقات تغییر می کنند، «تصمیم» است. مردم می گویند:

«برای تغییر، چه کاری لازم است؟»

تصمیم.

تو می گویی:

«این که خیلی ساده و پایه ای به نظر می آید. اگر آنقدر آسان بود، من قبلاً انجامش داده بودم آقای رابینز!»

نه آسان است اما تو هنوز انجامش نداده ای. چون تو خودت را در موقعیت تصمیم گیری قرار نداده ای.

ببین یک تصمیم واقعی به این معنا نیست که حالا ترجیح بدهی آن را انجام دهی، اینطور نیست که بگویی «تلاشم را می کنم ببینم چه می شود»، این تصمیم نیست.

«تصمیم» ریشه لاتین دارد و به معنی «بُرش» یا «بُریدن از چیزی» است. «تصمیم» یعنی:

احتمال انجام هر کاری را به جز کاری که به آن تعهد دارید، از بین ببرید.

تمام تغییرات با یک انتخاب شروع می شود، می خواهی فیزیکت را تغییر دهی؟ پس تصمیم بگیر که تغییرش دهی. می دانم که فوق العاده ساده به نظر می رسد، ولی صدها بار از آن سخت تر است، اما اینجاست که تغییرات اتفاق می افتد.

 

تصمیم واقعی چیست؟

 

«بهتر است این کار را انجام دهم» های مردم، آنها را متهم کرده است.

✔ «بهتر است ادامه دهم»

✔ «بهتر است زمانی را با بچه هایم بگذرانم»

✔ «بهتر است این کارها را در سرکارم انجام دهم»

این مدل بیان، چیزی را عوض نمی کند. اما وقتی که این «بهتر است» ها به «باید» تبدیل شود، انسان راهی برای انجام آن پیدا می کند.

«باید» وقتی هست که می گویی تمام قایق ها را می سوزانم. من راجع به تصمیمی واقعی صحبت می کنم، چیزی که هیچ راه برگشتی نخواهی داشت. واقعاً می خواهی جزیره را فتح کنی؟ پس قایق های لعنتی را بسوزان.

سوال این نیست که آیا ممکن هست یک میلیونر شوی؟ آیا ممکن هست تمام رؤیاهایی که داری در زندگی ات به واقعیت تبدیل شود؟

بله، ممکن است اما سوال اصلی این است که آیا تصمیم ات را گرفتی؟

وقتی که یک تصمیم می گیری و با تمام وجود دنبالش می کنی و می گویی:

«من تا زمانی که به آن نرسم، تسلیم نمی شوم، تسلیم نمی شوم و بی وقفه می جنگم، هر کاری که برای موفقیت لازم هست را انجام می دهم».

وقتی این تصمیم را می گیری، وقتی در آینه به خودت نگاه می کنی، وقتی به خودت می گویی که «ببین من انجامش می دهم، هر کاری لازم باشد، انجام خواهم داد.»

در این صورت تضمین می کنم که آن روز، روزی هست که رؤیایت شروع به رخ دادن می کند.


جهت دانلود ویدیو روی لینک زیر کلیک کنید:

https://negareshenik.ir/real-decision/

کلیپ انگیزشی 10 عادت افراد فوق موفق – دن لاک

10 عادت افراد موفق

چرا بعضی از مردم موفق تر از بقیه هستند؟

می دانید، شما آینده تان را مشخص نمی کنید. شما عادت هایتان را مشخص می کنید و عادت هایتان، تعیین کننده ی آینده ی شماست.

هیچکسی یک شبه موفق نشده و هیچکسی هم یک شبه شکست نخورده است.

موفقیت، چیزی بیشتر از انجام تعدادی کارهای کوچک که به طور منظم در طولانی مدت تکرار می شوند، نیست.

امروز می خواهم با شما 10 عادت افراد موفق را که خودم یاد گرفته ام و در طی سال ها گسترش شان داده ام، به اشتراک بگذارم.

 

10 عادت افراد موفق

 

عادت شماره 1: مسئولیت پذیری 100 درصد

افراد موفق، 100 درصد مسئولیت زندگی شان را بر عهده می گیرند.

می دانید، وقتی در دهه 20 سالگی ام بودم، خیلی دست و پا می زدم. در 13 کسب و کاری که راه انداخته بودم شکست خورده بودم. 13 تا کسب و کار را شروع کردم و شکست خوردم و در آن زمان سردرگم بودم و همه چیز را سرزنش می کردم.

زمانی که با «آلن» اولین مربی ام آشنا شدم، وقتی که همدیگر را دیدیم این سوال را از من پرسید که «دَن، مشکلت چیست؟!»، گفتم:

«هیچکدام از کارهایم درست پیش نمی رود، درآمد کافی ندارم، بدهکارم، این همه شکست خوردم، درک نمی کنم، مشتری های خوبی ندارم، دولت، نمی دانم چرا مالیات خیلی بالاست، همه چی همینطور هست، اقتصاد بد هست.»

من مدام دیگران را مقصر می دانستم. من مسئولیت زندگی خودم را بر عهده نمی گرفتم. مربی ام «آلن» به من گفت:

«دَن، تا وقتی که مسئولیت 100 درصد زندگی ات را بر عهده نگیری، موفق نخواهی شد.»

بیشتر بخوانید: زندگینامه دن لاک

با خودم فکر کردم که شاید حرفش درست باشد. آن موقع فکر کردم که شاید نه 100 درصد، ولی شاید من هم مقصر باشم. او گفت:

«شاید نه، چون تو خودت انتخاب کردی که آن کسب و کارها را استارت بزنی، تو خودت آن شرکا را انتخاب کردی، تو خودت انتخاب کردی که زمانت را صرف این کارها کنی. هر تصمیمی که خودت به تنهایی گرفتی، بر پایه بالاترین سطح دانشی که داشتی، اما هنوز خودت انتخاب کردی که چه اتفاقی بیفتد. خودت انتخاب کردی و بر اساس آن عمل کردی.»

از آن زمان به بعد، من یاد گرفته ام که مسئولیت پذیر باشم. اگر قرار است چیزی اتفاق بیفتد، به «من» بستگی دارد و شما باید در مورد آن فکر کنید. چون افراد ضعیف، دیگران را مقصر می دانند.

شما می توانید پول بسازید یا می توانید نتیجه بسازید، نمی توانید هر دو کار را انجام دهید. بنابراین این عادت شماره 1 بود، 100 درصد مسئولیت زندگی خودتان را بپذیرید.

 

مسئولیت پذیری 100 درصد

 

عادت شماره 2: خواسته تان را مشخص کنید

تصمیم بگیرید که دقیقاً چه چیزی را می خواهید؟

اکثر مردم در زندگی شان به چیزی که می خواهند، نمی رسند. چون اصلاً نمی دانند که چه می خواهند.

مربی ام به من گفت:

«خب، دَن تو باید یک هدف برای خودت مشخص کنی.»

تا آن لحظه من هیچ هدفی نداشتم. او گفت:

«من از تو می خواهم یک هدف مشخص کنی. چه چیزی هست که واقعاً آن را می خواهی؟»

بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی اهدافت را بنویس و شفافش کن – جول اوستین

و در آن زمان به عنوان یک جوان، فکر کردم که رؤیایم را می خواهم. رؤیایم این بود که می خواهم یک ماشین مزدا RX8 بخرم. قرمز باشد و موتور گردشی داشته باشد! این رؤیای من بود، تنها رؤیای من بود.

فکر می کردم خیلی خوب می شود اگر بتوانم با آن ماشین رانندگی کنم. مربی ام گفت که خوب است، همین را به عنوان هدف مشخص کن. به دستش بیار، این کاری است که می خواهی انجام دهی. گفتم باشه عالیست.

حالا در آن زمان به نحوی دارم تمام این کارها را انجام می دهم و تمام این کسب و کارهای جدید را هم استارت می زنم و همچنین می خواستم که زندگی خوبی را هم برای مادرم فراهم کنم.

اما به چیزی نیاز داشتم که به من انگیزه بدهد. به چیزی نیاز داشتم که بتوانم آن را ببینم، بتوانم احساسش کنم، چیزی که بتوانم روی آن تمرکز کنم و این ماشین، این کار را برایم می کرد.

چون آن زمان من مزدا 3 داشتم و می خواستم مدل بالاتر آن را داشته باشم، این رؤیای من بود. پس عادت شماره 2، باید بدانید که دقیقاً چه می خواهید.

 

رسیدن به خواسته ها

 برای مطالعه ادامه، روی لینک زیر کلیک کنید:

https://negareshenik.ir/habits-of-successful-people/

کلیپ انگیزشی آیا شما دوست دارید همرنگ جماعت باشید؟ – متیو هاسی

متن ویدیو 

این ویدیو برای آدم های دیوانه هست، برای غیرمنطقی ها، برای هر کسی که به یک زندگی معمولی راضی نیست.

برای ساختن یک زندگی که عاشقش هستی، یعنی بیشتر از چیزی که الان داری، باید یک مقدار غیرمنطقی باشی.

«جرج برنارد شاو» می گوید:

افراد منطقی خودشان را با دنیا وفق می دهند، اما افراد غیرمنطقی تلاش می کنند تا دنیا را با خودشان وفق دهند. تمام پیشرفت ها به آدم های غیرمنطقی بستگی دارد.»

بنابراین الان دو گزینه داری:

  1. می توانی یکی از آدم های منطقی دنیا باشی
  2. یا می توانی کسی باشی که یک مقدار غیر منطقی است، کسی که سهم بیشتری از زندگی می خواهد

می توانی در سطحی عالی قرار داشته باشی یا می توانی همرنگ جماعت باشی، نمی توانی هر دو را با هم داشته باشی.

اینجا جایی است که باید هسته ی درونی ات را رشد دهی، جای که اصلاً مهم نیست که دیگران تو را دیوانه بپندارند.

یکی از چیزهایی که درآمد، قدرت عمل و زندگی در سطح عالی ات را محدود می کند، این است که خیلی به فکرهایی که دیگران در موردت می کنند، اهمیت می دهی.

 

چرا نباید همرنگ جماعت باشیم؟

 

این موضوع هزاران سال پیش به نفع ما بود، می خواستیم که همواره همرنگ جماعت باشیم، چون اگر از اکثریت جدا می شدیم یا از گرسنگی می مُردیم یا ببرهای وحشی ما را می خوردند.

اما الان در عصر جدید هستیم و می ترسیم و وحشت می کنیم اگر اکثریت را از دست بدهیم. تو می توانی یک افسانه باشی یا می توانی یک فرد معمولی باشی، نمی توانی هر دو باشی.

اگر می خواهی یک فرد در سطح عالی باشی، باید این کارها را انجام دهی:

✔ دعا کردن،

✔ مراقبه

✔ نوشتن وقایع روزانه

✔ جملات تأکیدی

✔ بیان کردن آنها

و دور و بر افرادی باشیم که خیلی به چیزی که دیگران در موردشان فکر می کنند، اهمیت نمی دهند.

بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی نگرش مثبت به زندگی (3) – جول اوستین

چیزی که من یاد گرفتم این است که هر کسی یک اعتقادی دارد، چرا اجازه می دهی اعتقاد دیگران تو را از داشتن زندگی ای که می تواند تاریخ ساز باشد، باز دارد؟

تو باید با حس درونی ات که تو را به سمت چیزهایی که برایت درست است، هدایت می کند، ارتباط برقرار کنی.

کاملاً ضروری است که خطرناک ترین کار ممکن را انجام دهی که همان گوش کردن به حرف دلت است.

به غریزه ات اعتماد کن، به بینش خود اعتماد کن و موفقیت را فراموش کن، برنده شدن در دنیا را فراموش کن، به دست آوردن و جمع کردن و انباشت ثروت را فراموش کن.

این چیزها خودشان می آیند و خیلی راحت و به موقع و با احساس خوب می آیند، خیلی با ملایمت می آیند، اگر و تنها اگر تو در مسیر درست باشی، یعنی در جاده خودت.


برای دانلود ویدیو روی لینک زیر کلیک کنید:


https://negareshenik.ir/dont-be-the-same-color-as-the-crowd/

کلیپ انگیزشی ارتباط با خدا – استیو هاروی

من به خاطر ترس از سوختن در جهنم با خدا رابطه ندارم.

✔ من با خد در ارتباط هستم چون در هر روز زندگی ام به من کمک می کند.

✔ من با خدا در ارتباط هستم چون اگر یک مکان ابدی برای زندگی کردن وجود داشته باشد، می خواهم بروم آن را ببینم.

من متوجه شده ام که برای رسیدن به جایی که می خواهم، نیازی ندارم حق کسی را ضایع کنم.

ببینید همه شما اشتباه می کنید، همه ما اینجا گناهکار هستیم. همه اینجا شکست خورده اند. همه نیاز به کمک دارند، من نیاز به کمک دارم. من هم شکست خورده ام.

شما به خدا نیاز دارید تا به طریقی حال شما را خوب کند. برایم مهم نیست شما چه کسی هستید، برایم مهم نیست چقدر پول دارید. شما به ارتباط با خدا نیاز دارید.

 

ارتباط با خدا

 

اما به من گوش کنید. این را درک نمی کنید؟ مشکلی نیست. خیلی خوب است که با خدا در ارتباط باشید. داشتن ارتباط با خدا خیلی باحال است و این حرف را شما از یک فرد دنیادیده دارید می شنوید.

اما او آدم ها را عوض کرده است. خدا آدم ها را عوض می کند. اگر زندگی من را در هر زمانی دنبال کرده باشید، از آن زمانی که در برنامه «نمایش استیو هاروی» بودم، تمام مدتی که روی برنامه «پادشاه کمدی» کار می کردم، تمام این مدت تا سال 2005، حتما دیده اید که زندگی من چطور بود، اما بعد از سال 2005 خدا آمد و من را تغییر داد.

بیشتر بخوانید: زندگی نامه استیو هاروی

چون از من خسته شده بود و من هم از خودم خسته شده بودم. می دانید در سال 2005 چه اتفاقی برای من افتاد؟

من از «ناخوش بودن» و «خسته بودن» خودم ناخوش و خسته شدم. از خودم حالم بد می شد. همه من را در تلویزیون دیده بودید و می دانید که چه پولی در می آوردم، اما واقعاً بدبخت بودم.

من در ناراحت ترین دوران زندگی ام بودم، تا سال 2005 من بدبخت بودم. تنها زمانی که حالم خوب بود وقتی بود که روی استیج بودم. تنها زمانی که حالم خوب بود وقتی بود که جلوی دوربین بودم، من با «سِد و پسران» اجرا داشتیم.

زمانی که از استیج خارج می شدم، زندگی ام باز تیره می شد. آنقدر درد می کشیدم که باورتان نمی شود. من در یک پرتگاه بودم، در جای تاریکی بودم،

چطور؟ واقعاً چطور من در این دنیا به اینجا رسیدم؟ من به خاطر مرحمت خدا الان اینجا هستم. گرفتاری هایم از من سبقت گرفته بودند و تقریباً کارم تمام شده بود.

اما درست آن زمانی که فکر می کنی کارت تمام است، حضور خداوند را در زندگی تان احساس نکرده اید؟

فقط یک مثال برای من بزنید که خدا شما را از آن نجات نداده است؟ می توانید؟

اگر شما را از آن مخمصه بیرون نیاورده باشد، همین الان در حال نجات شما از آن است و می دانید از کجا این حقیقت را می دانم؟ چون شما الان اینجا نشسته اید.

بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی ذهنیت خود را تغییر بده – استیو هاروی

خدایی که من می پرستم، نمی توانید هیچ محدودیتی برایش قائل شوید. اگر از مسیر درست خارج شوید، او می تواند چیزهایی را به شما نشان دهد. او همیشه معجزه می کند. چرا شما نمی خواهید که یکی از آن معجزه ها برای شما اتفاق بیفتد؟

برای من، رسیدن به این نقطه از آن کسی که در گذشته بوده ام، یک معجزه است.

در دعاهایمان خواسته های کوچکی داریم، فقط چیزهایی را می خواهیم که راه رسیدن به آنها را می توانیم ببینیم. شما باید چیزهایی را از خدا بخواهید که نمی توانید ببینید که چگونه به آنها می رسید.

 

داشتن ارتباط با خدا

 

خدا کارش تبدیل رؤیاهای شما به واقعیت هست. خدا می خواهد زندگی شما را روبراه کند. خدا می خواهد شما را ببخشد. اجازه ندهید کسی شما را فریب دهد.

دعا کردن را فراموش نکنید. از دعا کردن خجالت نکشید و هیچوقت از دعا کردن احساس غرور نکنید. چون دعا کردن همه چیز را تغییر می دهد. دعا کردن همچنین آدم ها را تغییر می دهد.


برای دانلود رایگان ویدیو روی لینک زیر کلیک کنید:

https://negareshenik.ir/connection-with-god/